غلبه روحیه مبارزه طلبی بر محدودیت های جسمی. در مسیر موفقیت کاروان شطرنج نابینایان در اندونزی

درک کردن شرایط و همچنین آگاهی از همت و پشتکار معلولان زمانی می تواند به صورت عینی و مصداقی برای شهروندان عادی جامعه قابل پذیرش باشد که فرد بدون پیش زمینه ذهنی مدت زمان کوتاهی در جمع آنان قرار گرفته تا واقعیت ها را به صورت ملموس دریابد.
شاید این پرسش مطرح باشد چگونه ممکن است فردی در مدت زمان کوتاه رسوب های فکری تحمیل شده درباره معلولان را به راحتی فراموش کند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت آوردگاه بازیهای پاراآسیایی می تواند به خوبی آیینه ای تمام نما از تلاش های معلولان جامعه باشد. جایی که ورزشکاران حاضر در آن، در ظاهر تفاوت هایی با شهروندان عادی دارند اما پشت کار و همت والای این ورزشکاران می تواند الگویی برای سایر شهروندان باشد.
برای مشاهده نمودهای عینی غلبه ورزش بر محرومیت پس از پایان مسابقات شطرنج نابینایان و کم بینایان پاراآسیایی جاکارتا، در کمپ ورزشکاران ایرانی در جمع اعضای این تیم قرار گرفتم. روحیه آنان هیچ نشانی از فردی که معلولیت عاملی برای محرومیتش باشد نداشت و با نشاط و پرهیجان بودند و کامیابی آنان در بازی های آسیایی این نشاط را چند برابر کرده بود.
«بهروز مرادی» مربی این تیم در تایید این مطلب گفت: از معدود دفعاتی است که تمام اعضای تیم با دست پر به میهن باز خواهند گشت.
او گفت: آنچه تجربه کار چند ساله با شطرنج بازان عادی و نابینا به من یاد داده، آن است که شور و نشاط حاکم بر شطرنج بازان نابینا بی نظیر بوده و این مهم انگیزه ای برای هر مربی می باشد.
بله، سخن مربی شطرنج نابینایان گزاف نبود زیرا اکثر شطرنج بازان حاضر در تیم ملی مردان و زنان ایران در کلاس b1 قرار داشتند و نابینای مطلق به شمار می رفتند اما راه روشنی که آنان انتخاب کرده بودند نیازی فراتر از چشم و بینایی ظاهری داشت.
از زندگی می گفتند و شوق و ذوق فراوانی برای بازگشت به وطن داشتند. «علیرضا قورچی بیگی» شطرنج باز نابینای ایران که خبر تولد پسرش بیش از هر چیز دیگری وی را خوشحال می کرد به خبرنگار ایرنا گفت: در این دوره مدال گرفتم اما زمانی خبر تولد امیرعلی به من رسید دنیایی از خوشحالی بر من مستولی شد، این دو اتفاق مبارک در زندگیم را به نوعی هدیه خداوند در ماه مهربانی می دانم.
در این بین دیگر شطرنج بازان نام فامیلی شطرنج باز قزوینی تیم ملی را سوژه کرده بودند و می گفتند علیرضا می توانست مدال های بیشتری کسب کند اما مسوولان مسابقات برگزاری مسابقات اجازه چنین کاری به وی ندادند زیرا تلفظ نام خانوادگی او برای آنان عذاب آور بود.
«عرفان محمد علیزاده» که با صدای زیبایش به محمد اصفهانی گروه شطرنج معروف بود معمولا با آهنگ های لالایی و … اعضای کاروان را در سکوت عمیقی فرو می برد. وی در بازگشت از مسیر مسابقات به دهکده بازی ها در زمینه پیش بینی مدالش در این دوره گفت: شب پیش از پایان مسابقات بخش استاندارد از کسب مدال ناامید بودم اما مادرم در خواب نوید مدال را به من داد و روز بعد در حالی هیچ کس باور نداشت توانستیم مدال برنز بخش تیمی را کسب کنیم، او مدالش را به روح مادرش تقدیم کرد.
حسن قدیری موسفید تیم شطرنج نابینایان از احترام ویژه ای در بین ورزشکاران و مربیان برخوردار بود و همواره وی را با عنوان حاجی صدا می زدند.
روحیه و نشاط در بین خانم های شطرنج باز نابینا بیش از آقایان بود زیرا از مجموع 14 مدال رشته شطرنج نابینایان 11 مدال توسط آنان کسب شد. در بازگشت اندیشه خرید و سوغاتی برای اطرافیان داشتند و همواره از سرپرست کاروان می خواستند که صبح شنبه آنان را به محل خرید برساند. در شوخی های خود به تاسی از مهره های شطرنج نفرات را انتخاب کردند که در این میان عاطفه نقوی که بیشترین مدال را کسب کرده بود عنوان شاه داشت و باید وزیر را انتخاب می کرد. تلفظ نام عاطفه نقوی توسط گوینده ورزشگاه در زمان اهدا جوایز، دیگر سوژه هایی بود که از سوی ورزشکاران و مربیان مورد استفاده قرار می گرفت.
همچنین تکرار دیالوگ فیلم اخراجی های 2 با عنوان «عمو زنجیر باف» … از دیگر سرگرمی شطرنج بازان بود.
در کنار این ورزشکاران، خبرنگار نابینای روزنامه ایران سپید بود که در ابتدا، شاید حضور وی برای تیم رسانه تعجب برانگیز تلقی می شد اما امیر سرمدی نه تنها نیاز به کمک دیگران نداشت، بلکه تسلط وی به زبان و قدرت ارتباط گیری اش، وی را به چشم بینای سایر اعضای تیم رسانه تبدیل کرده بود. پوشش مسابقات شطرنج که بر خلاف بعضی از رشته های تیمی مثل گلبال، بسکتبال و والیبال با برگزاری 168 مسابقه بسیار شلوغ، پر خبر و پر مدال بود، توسط وی، یکی از سخت ترین پوشش های رسانه ای در سومین دوره مسابقات پاراآسیایی جاکارتا 2018 به حساب می آمد.
بله همراهی با شطرنج بازان نابینا در روز پایانی مسابقات شطرنج خاطره ای فراموش نشدنی و درسی ماندگار بود درسی که به هر شهروندی خواهد آموخت که بدون شناخت از روحیات افراد معلول درباره آنان قضاوت سطحی نداشته باشد زیرا آنان ثابت کردند که معلولیت محدودیت نیست بلکه گذراندن مرحله ای از زندگی است که اگر در آن ثابت قدم باشی به راحتی هر چه تمام تر می شود از آن فرصت ساخت.
در این مسیر تنها یک اراده بزرگ و یک همت فردی لازم است که سوای تمام نگاه های خاص می تواند فرد را به یک الگوی مرجع تبدیل کند الگویی که در سخت ترین شرایط تصمیم گیری برخی از شهروندان به آن مراجعه خواهند کرد یا سیاستمداران برای موفقیت خود در کارزارهای سیاسی با عنوان سلبریتی وی را عاملی در جذب نظرات مردم قلمداد می کنند.
منبع: ایرنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

16 − 8 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *