مشكلات مسافران نابينا در گفت و گو با مدير عامل شركت بهره برداري مترو تهران

قطار زیرزمینی یا همان مترو به عنوان وسیله نقلیه پر مسافر، از زمان بهره‌برداری (۱۳۷۹) محل نقد‌ها و شکایت‌ها بوده؛ شاید یکی از مهم‌ترینِ این شکایت‌ها، به کمبود واگن‌ها برگردد، اما جنس گله و شکایت شهروندان نابینا متفاوت از دیگر شهروندان است. «مأموران سکو‌ها ما را هنگام سوار شدن به قطار همراهی نمی‌کنند؛ وقتی هم از قطار پیاده می‌شویم، هیچ مأموری نیست که ما را تا بیرون ایستگاه راهنمایی کند و مجبوریم از مسافران کمک بخواهیم.»، «سیستم اعلام گویای قطار‌ها زمانی که پیک مسافر است و حتی در مواقع خلوت یا کار نمی‌کند یا نام ایستگاه‌ها را به اشتباه اعلام می‌کند.»، «خطوط ویژه نابینایان در برخی ایستگاه‌ها فرسوده شده.»، «در تمام ایستگاه‌ها آسانسور نصب نشده.»…. این موارد و موارد زیادی که از سوی نابینایان مطرح شد، بهانه خوبی بود تا با فرنوش نوبخت، مدیر عامل شرکت بهره‌برداری مترو تهران و حومه گفت‌و‌گو کنیم؛ نکته جالب توجه، پیوستن علی عبد‌الله‌پور، مشاور نوبخت در میانه گفت‌و‌گو بود که کمک کرد تا موارد مغفول مانده از ذهن نوبخت بیان شود. در ادامه این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

بحث تأمین امنیت مسافران معلول و مخصوصاً نابینا در ایستگاه‌های مترو، همچنان مطرح است و این بحث بعد از حادثه ۲۴ مهر ۸۹ که منجر به فوت هما بدر، معلم نابینا در ایستگاه خزانه شد، پر رنگتر شده؛ شرکت بهره‌برداری مترو تهران و حومه چه تمهیداتی برای حفظ امنیت معلولان در مترو حین سوار شدن به قطار و پیاده شدن از آن پیش‌بینی کرده است؟
از بدو بهره‌برداری قطار‌های زیرزمینی در سال ۱۳۷۹ نابینایان جزو مسافران ثابت ما شدند. متأسفانه سامانه حمل و نقل ما برای شهروندان نابینا و حتی سایر معلولان، به‌طور یکنواخت و یکدست طراحی نشده؛ به این معنی که معماری ایستگاه‌ها با نقشه‌ای واحد طراحی نشده است؛ بعضی از ایستگاه‌ها پله برقی دارند، بعضی دیگر ندارند؛ پله برقی بعضی از ایستگاه‌ها سمت راست است و بعضی دیگر سمت چپ. هند ریل‌هایمان آرایشی مختلف دارند، بعضی ایستگاه‌ها آسانسور دارند و بعضی ندارند. در واقع شهروند نابینا با معماری‌های مختلفی مواجه است. با این حال ما سعی کردیم مسافرانمان را بشناسیم؛ یعنی با یک آمار میدانی نسبی به این رسیده‌ایم که کدام ایستگاه‌ها پذیرای چه طیف از شهروندان هستند. بنابراین با مسافران نابینا آشنایی نسبی داریم و به این واقفیم که دریافت داده‌های شنیداری برای این شهروندان در اولویت است، اما متأسفانه سیستم‌های طراحی شده در داخل ایستگاه‌ها اجازه نمی‌دهند که این دوستان به بهترین شکل از راه شنیدن، جهت و مسیر خودشان را تعیین کنند و بعضاً حوادث ناگواری مثل حادثه تلخ سقوط خانم بدر در چاله ایستگاه خزانه پیش می‌آید. تمهیدات ما در بحث امنیت مسافران نابینا، بیشتر متکی بر کمک‌های فردی است؛ به این معنی که همکاران ما به محض رؤیت مسافر نابینایی که وارد ایستگاه می‌شود، او را تا سوار شدن به قطار همراهی می‌کنند، اما بعضی وقت‌ها که چه عرض کنم، بیشتر اوقات این کمک‌ها از سوی مسافران نابینا پس زده می‌شود؛ البته شاید هم حق داشته باشند، چون معتقدند مشکلی در سوار شدن به قطار ندارند. پروتکل ما این است که مسافر نابینا را سوار قطار کنیم و ایستگاه مقصدش را بدانیم و در صورت امکان، او را تا بیرون ایستگاه همراهی کنیم. من می‌خواهم از دوستان نابینا خواهش کنم که وقتی پای گیت می‌رسند، حتماً منتظر باشند تا با همراهی مأموران ایستگاه سوار قطار شوند، این کمک‌ها را به منزله توهین تلقی نکنند؛ چون حقیقتاً قطار‌ها شلوغ است.
اتفاقاً یکی از مواردی که دوستان نابینا طی تماس‌های مکرر با ما بر آن تأکید داشتند، نبود مأمور هنگام عبور از گیت برای همراهی است؛ حتی بعضی از دوستان از این شاکی هستند که هنگام پیاده شدن هیچ مأموری -مخصوصاً در ایستگاه‌های جدید‌الاحداث- آنها را تا بیرون ایستگاه همراهی نمی‌کند.
نه! مأموران ما موظفند مسافران نابینا را همراهی کنند، اما همان طور که گفتم، شاید علت عدم همراهی بعضی مأموران، پس زدن این کمک‌ها از سوی مسافران نابینا باشد. با این حال من مأموران ایستگاه‌ها را ملزم می‌کنم که این موضوع را جدی بگیرند؛ ضمن این که مسافران نابینا هم موقع پیاده شدن از قطار در نقطه‌ای بایستند تا مأموران ما آنها را همراهی کنند.
شاید دلیل به قول شما «پس زدن» این کمک‌ها، نبود آموزش صحیح به مأموران ایستگاه‌ها در نحوه صحیح برخورد با شهروندان نابینا باشد؛ چنان که به شأن و منزلت این شهروندان برخورنده هم نباشد.
حق با شماست؛ چون رفتار و برخورد بعضی پرسنل ممکن است برآیند اتفاقات شخصی آن روزش باشد و خروجیش، برخورد ناصحیح با یک مسافر نابینا شود. ما از این ایده استقبال می‌کنیم و حاضریم آموزش‌های لازم به تمام مأموران ایستگاه‌ها را با کمک کارشناسانی که مورد وثوق جامعه نابینایان هستند، انجام دهیم.
اگر اجازه دهید این سؤال را از جناب عبد‌الله‌پور که مشاور شما هستند بپرسم: یکی از معضلاتی که نابینایان با آن مواجهند، نبود خطوط ویژه در ورودی‌های ایستگاه‌هایی‌ست که روی زمین هستند؛ مثل ایستگاه ترمینال جنوب یا خزانه یا علی‌آباد. آیا برای برطرف کردن این مشکل و اساساً مشکل خطوط ویژه نابینایان برنامه‌هایی پیش‌بینی شده است؟
عبد‌الله پور:زمانی که ما طراحی‌های لازم برای تردد نابینایان در ایستگاه‌های مترو در جهان را جست و جو کردیم، به دو الگو رسیدیم. یک الگو نشانه‌گذاری از مدخل ایستگاه تا سوار شدن به قطار را نشان می‌داد که بعضاً نمونه‌هایی دیدیم که از ۱۰۰ یا ۲۰۰ متری ایستگاه، برای نابینایان نشانه‌گذاری شده است. ما این الگو را به دلایل قراردادی و مالی اجرا نکردیم. الگوی دوم این بود که از دم آسانسور یا پله برقی خطوط هدایت کننده را نصب کنیم و بقیه مسیر را به عهده هدایت با عصا بگذاریم.
مشکل اینجاست که آسانسور در همه ایستگاه‌ها نصب نشده؛ مثلاً ایستگاه ۱۵ خرداد آسانسور ندارد و نه تنها نابینایان، بلکه معلولان جسمی-حرکتی هم در این ایستگاه مشکل تردد دارند.
عبدالله پور:حرف شما درست است. آقای مهندس هم دستور اکید دادند ایستگاه‌هایی که امکان نصب آسانسور در آنها وجود دارد، شناسایی شود و ما اقدامات لازم در این زمینه را انجام می‌دهیم، اما حقیقت این است که همه ایستگاه‌ها به لحاظ توپوگرافی امکان نصب آسانسور را ندارند. ایستگاه 15 خرداد هم یکی از این موارد است؛ ضمن این که در دنیا هم تمام ایستگاه‌های مترو تمهیدات لازم ویژه نابینایان را لحاظ نکرده‌اند. اما این توجیه صحیحی نیست. من از صحبت‌های جناب مهندس نوبخت وام می‌گیرم و تأکید می‌کنم که با تعاملاتی که می‌شود بین شرکت بهره‌برداری مترو و روزنامه ایران سپید برقرار کرد، موارد لازم از سوی شما منعکس شود و ما هم پیگیری‌های لازم را انجام دهیم. برای نشان دادن حسن نیتمان و آگاهی نابینایان عزیز از این نکته که مسئولان مترو نیازسنجی‌های لازم را انجام داده‌اند، می‌گویم که مثلاً یکی از اماکن و مسیر‌های پر تردد نابینایان که سال‌ها پیش شناسایی شده و خطوط ویژه تردد نابینایان با همکاری شهرداری در آن نصب شده، مسیریست که نابینایان را به مرکز رودکی هدایت می‌کند.
آقای نوبخت! یکی از مواردی که شکایت‌های بسیاری به دنبال خود داشته و همچنان از سوی مسافران نابینای مترو مطرح است، موضوع صداست. از یک سو صدای رادیو که در محیط ایستگاه پخش می‌شود برای نابینایان که صدا عنصر اصلی مسیر‌یابی است، ایجاد مشکل می‌کند. از سوی دیگر، سامانه اعلام گویای ایستگاه‌های قطار‌ها دائماً با اخلال‌های زیادی همراه است؛ خیلی وقت‌ها اسامی ایستگاه‌ها برعکس یا حتی اشتباه پخش می‌شود یا در موارد زیادی بلندگوهای واگن‌ها با کیفیت بد، صدا را پخش می‌کنند یا اساساً قطع هستند.
این موضوع به دلیل خرابی‌هایی است که پیش می‌آید که البته خیلی هم اتفاق نمی‌افتد. ممکن است کد‌های ایستگاه‌ها جا‌به‌جا یا گه‌گاه قطع شود. اما باز توجیه کننده مشکلی که برای نابینایان پیش می‌آورد نیست. من باز این موضوع را بجد پیگیری می‌کنم.درباره پخش صدای رادیو هم نباید این نکته را فراموش کنیم که به هر حال عده‌ای برنامه‌ریزی رفت و آمدشان را بر اساس پخش اخبار ترافیک تنظیم می‌کنند. معمولاً رادیو‌های ایستگاه‌ها روی موج رادیو تهران متمرکز است که اخبار ترافیک را اعلام می‌کند. بنابراین ما برای حفظ حقوق آن دسته از شهروندان که به رادیو گوش می‌کنند، لازم می‌بینیم صدای رادیو را پخش کنیم، اما زمانی که قطار وارد ایستگاه می‌شود، صدای رادیو را قطع می‌کنیم و فقط صدای مسئول پیج پخش می‌شود که مسافران را از توقف روی لبه سکو برحذر می‌کند.
عبد‌الله پور: من در این مورد بخصوص طرحی ارائه کرده بودم که به صورت پایلوت در خط ۲ اجرا شود. طرح این بود که مسیر رفت از ایستگاه صادقیه به فرهنگسرا را با صدای خانم پخش کنیم؛ یعنی سیستم اعلام گویا با صدای خانم باشد و مسیر برگشت از فرهنگسرا به صادقیه با صدای آقا باشد تا حداقل شهروندان نابینا متوجه شوند که صدای هر کدام از این سیستم‌ها کدام مسیر را مشخص می‌کند، اما متأسفانه این طرح از سوی جامعه هدف حمایت نشد.
مشکل دیگری که از طرف ناشنوایان مطرح می‌شود، مربوط به تابلو‌های ویژه داخل واگن‌هاست که مسیر را به صورت بینایی مشخص می‌کند و برای این شهروندان بسیار مفید است؛ متأسفانه این تابلو‌ها هم خیلی مواقع قطع می‌شوند.
حق با شماست. باید ما این موارد را اصلاح کنیم.
نکته دیگری که قابل طرح و بررسی است، مناسب‌سازی سامانه‌های نقشه‌یاب ایستگاه‌ها برای نابینایان است. با توجه به پیشرفت‌های نوین در زمینه تولید فناوری‌های تازه برای نابینایان، به نظر شما چه تمهیداتی می‌توان برای تولید اپ‌های ویژه نقشه‌یابی متناسب با استفاده نابینایان تولید کرد.
برنامه‌هایی مثل نقشه‌یاب‌ها این امکان را دارند تا با استفاده از نرم‌افزار‌هایی که ویژه نابینایان طراحی شده، متناسب‌سازی شوند؛ منتها انجام این کار نیازمند مشورت با کارشناسان و متخصصان فناوری‌های نابینایان است. من همین جا اعلام می‌کنم که ما از این مشورت‌ها استقبال می‌کنیم. ضمن این که توجه داشته باشیم هر نرم‌افزاری هم امکان اجرا شدن در ایران را ندارد. مثلاً نرم‌افزاری که در امریکا بر اساس شرایط شهروندان آن کشور تولید شده، شاید در ایران کارآیی لازم را نداشته باشد؛ یا ممکن است کسی مدعی تولید یک نرم‌افزار ویژه نابینایان شود، اما با بررسی‌های کارشناسی معلوم شود که این نرم‌افزار با استاندارد‌های لازم فاصله دارد. بر همین مبنا واقعاً باید کار کارشناسی صورت بگیرد. این نکته را هم در پایان اضافه کنم که: آنچه از سوی نابینایان به عنوان مشکل مطرح می‌شود، با موضوع جان شهروندان مرتبط است و برای ما یک کار اداری است؛ بنابراین ما خالصانه از طرح‌ها و مشورت‌ها در زمینه‌های خدماتی و آموزشی استقبال می‌کنیم.
منبع: ایران سپید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سیزده − پنج =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *