خودپنداره و عزت نفس در کودکان و نوجوانان آسیب دیده ی بینایی مروری نظام مند

نویسنده: زهرا همت: روان شناس و آموزگار آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران

بر اساس مقاله ای از لئو برت اگستاد از دانشگاه علوم و فن آوری نروژ

روان شناسان معتقدند زمانی که فردی در زمینه های فعالیتش، خود را موفق می بیند و به آن چه مورد انتظارش است دست پیدا می کند، احساس مثبتی نسبت به خود می یابد و می توان گفت که عزت نفس او بالا می رود. عزت نفس یا احترام به نفس، باور و اعتقادی است که هر فرد درباره ارزش و اهمیت خودش دارد.

عزت نفس ممکن است نقش بسیار مهمی در تمام جنبه های رشد کودکان داشته باشد. عزت نفس برآورد احساسی هر شخص از خودش و احساس غرور هر فرد از توانایی ها و ویژگی های خودش است و ارتباط نزدیکی با خودآگاهی افراد دارد. در واقع عزت نفس، نوعی قضاوت درمورد خویشتن است. عزت نفس هر فرد به سازگاری روانی، کیفیت زندگی، رفتار انطباقی، ارتباط با دوستان، انگیزش، عملکرد تحصیلی و شغلی و موفقیت در زندگی، وابسته است.

سازگاری با آثار اجتماعی آسیب بینایی، نیازمند این است که فرد آسیب دیده، با ضروریات زندگی به خوبی سازگار شود تا خودپنداره مثبتی در فرد شکل بگیرد. خودپنداره یا خود انگاره، تمام درک و احساسی است که هر فرد از خویش دارد. برای کمک به رشد بهتر کودکان آسیب دیده بینایی و تسهیل جامعه پذیری این کودکان، لازم است چالش هایی که این کودکان، در مسیر رشد با آن ها مواجه می شوند را بهتر بشناسیم. کودکان آسیب دیده بینایی به دلیل مواجهه با همین چالش ها و دشواری سازگاری با شرایط ایجاد شده ناشی از آسیب بینایی، عزت نفس پایین تری در مقایسه با همسالان فاقد آسیب بینایی خود دارند. از طرفی افراد بینا، دشواری بسیاری در شناخت کم بینایی دارند و نابینایی را بسیار بهتر از کم بینایی درک می کنند و این چالشی است که کودکان و نوجوانان کم بینا با آن دست به گریبان اند و در شناساندن خود و توضیح ویژگی هایشان به همسالان و بزرگسالان بینا، دچار مشکلند و این موضوع، مستقیماً بر عزت نفس آنان تأثیر منفی می گذارد.

علاوه بر این، کشورهای گوناگون، نظام های آموزشی، اجتماعی و حمایت مالی متفاوتی برای افراد آسیب دیده بینایی دارند و این تفاوت ها می تواند بر عزت نفس کودکان آسیب دیده بینایی و خودپنداره این افراد از نظر جسمی، اخلاقی و اجتماعی تأثیر بگذارد.

با افزایش سن، کودکان بیشتر تمایل به برقراری ارتباط و وقت گذرانی با همسالان، به جای پدر و مادر و خواهر و برادرها پیدا می کنند و این تمایل به آن ها انگیزه می دهد تا با انجام فعالیت های مختلف و تجربه چیزهای تازه، استقلال را تمرین کنند. به جهت محدودیت های کارکردی به ویژه تحرک و جهت یابی، کودکان آسیب دیده بینایی در مقایسه با همسالانشان با استرس بیشتری در زندگی شخصی و اجتماعی خود مواجه می شوند. همچنین توانایی محدود آن ها در درک زبان بدن، ممکن است واکنش های آنان را در موقعیت های اجتماعی گوناگون تحت تأثیر قرار دهد و ممکن است که آن ها به علت مشکل در یادگیری برخی موارد که بیشتر از طریق مشاهده صورت می گیرد در مقایسه با همسالانشان به بلوغ اجتماعی کافی نرسند.

عزت نفس و بهزیستی روانی و اجتماعی کودکان، حیطه های بسیار مهمی هستند که باید در کودکانی که برای سازگاری با شرایط زندگی با مشکل مواجه هستند به دقت پایش شود. پژوهشگران معتقدند تمامی جنبه های فعالیت های روزمره، انگیزش و رفتار کودکان، تحت تأثیر عزت نفس آنان قرار دارد. علاوه بر این، خودپنداره و بازخورد افراد مهم زندگی هر کودک، شاخص هایی هستند که بالا یا پایین بودن عزت نفس این کودکان را تعیین می کنند.

با توجه به نتایج گوناگون پژوهش های روان شناسان در زمینه خودپنداره و عزت نفس افراد آسیب دیده بینایی، مرور نظام مند مطالعات منتشر شده سودمند به نظر می رسد. نویسنده برای بررسی این موضوع، در میان مقالات منتشر شده در زمینه عزت نفس و خودپنداره در افراد نابینا و کم بینا به جستجو پرداخته و با جدا کردن مطالعاتی که بر روی افراد در سنین مدرسه انجام شده، پایگاه داده جامعی را ایجاد کرده است و به این دلیل که برخی از کودکان آسیب دیده بینایی در مقایسه با همسالان بینا مدرسه را چند سال دیرتر به پایان می رسانند، سن گروه مورد مطالعه ۵ تا ۲۵ سال در نظر گرفته شده است. در ادامه مطالعاتی که به بررسی موضوع در کودکان دارای چند آسیب پرداخته اند و همچنین پژوهش هایی که ارتباط یک متغیر، مثل فعالیت اجتماعی را با آسیب بینایی بررسی کرده اند از پایگاه داده کنار گذاشته شده اند و در نهایت، ۲۶ پژوهش انجام شده در فاصله سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴ بررسی شدند.

پنج مورد از پژوهش های بررسی شده در این مطالعه، نشان دادند که کودکان و جوانان آسیب دیده بینایی در مقایسه با همسالان فاقد آسیب بینایی، نمره خودپنداره و عزت نفس پایین تری کسب کرده اند. از طرف دیگر، هفت پژوهش، چنین تفاوتی را نشان ندادند. یکی از پژوهش ها نیز نشان داد نمره عزت نفس نوجوانان آسیب دیده بینایی، اندکی بالاتر از نوجوانان فاقد آسیب بینایی است. یکی از پژوهش ها نیز نشان داد که کودکان آسیب دیده بینایی در مقایسه با همسالان بینا احساس خود ارزشمندی بالاتری دارند. پژوهش دیگری هم نشان داد که در دانش آموزان دوره متوسطه، بین عزت نفس افراد آسیب دیده بینایی، شنوایی، جسمی و حرکتی با همسالان فاقد آسیب، تفاوتی وجود ندارد.

از مجموع ۲۶ پژوهش بررسی شده، ۲ پژوهش نشان دادند که دختران آسیب دیده بینایی نمره عزت نفس و خودپنداره بالاتری از پسران دارند. یک مطالعه نیز نشان داد که دختران کم بینا در مقایسه با پسران کم بینا، در خرده مقیاس ظاهر جسمانی، نمره بالاتری کسب کردند ولی در خرده مقیاس روابط اجتماعی نمره پایین تری را در خودپنداره داشتند. از سوی دیگر، نتایج یک پژوهش نشان داد که دختران کم بینا در مقیاس احساس کفایت و شایستگی، نمرات کمتری از پسران کم بینا کسب نمودند. پس از یک هفته آموزش، نمرات دختران در این محور، اندکی افزایش یافت ولی باز هم پایین تر از نمرات پسرها بود. این نتایج نشان دهنده سبک های مقابله ای متفاوت دختران و پسران است.

دو مطالعه، نشان داد که شدت آسیب بینایی بر عزت نفس مؤثر نیست. در مقابل، چهار پژوهش نشان دادند که شدت آسیب بینایی بر عزت نفس مؤثر است و آسیب شدیدتر با عزت نفس پایین تر همراه است. در پنج پژوهش، اینطور مشاهده شد که افراد آسیب دیده ژنتیکی در مقایسه با آسیب دیدگان پس از تولد، عزت نفس پایین تری دارند؛ در حالی که یکی از پژوهش ها به نتیجه ای کاملاً متضاد رسیده است. پژوهشی نیز نشان داد که نوجوانان کم بینا در مقایسه با همسالان نابینا، خودپنداره ضعیف تری دارند.

مطالعات نشان دادند که شیوه فرزندپروری و طبقه اجتماعی والدین بر عزت نفس کودکان آسیب دیده بینایی مؤثر است ولی نوع مدرسه از جهت دولتی یا غیردولتی بودن، بر عزت نفس هیچ گونه اثری ندارد.

همچنین پژوهش ها نشان دادند که ارتباط با همسالان و حمایت اجتماعی، بر نمره عزت نفس نوجوانان آسیب دیده بینایی مؤثر است و به ویژه در دختران نوجوان، کلاس های با سبک یادگیری گروهی و مشارکتی، موجب افزایش نمره خودپنداره و عزت نفس می شوند.

با توجه به اهداف و طرح های متفاوت پژوهش ها، گروه های نمونه و فرهنگ های گوناگون، ابزارها و روش های اندازه گیری متفاوت، نتایج حاصل از پژوهش های بررسی شده، متفاوت و گاه ضد و نقیض به نظر می رسند. با وجود این که ارتباط دوستانه، رفت و آمد مستقل، حمایت اجتماعی و سبک فرزندپروری والدین بر ارتقای خودپنداره و عزت نفس افراد آسیب دیده بینایی مؤثر بود ولی دختران در مقایسه با پسران، عزت نفس پایین تری داشتند. کودکان آسیب دیده بینایی نسبت به همسالان فاقد آسیب بینایی، از فرصت دوست یابی کمتری برخوردار بودند و این مورد، گاه موجب انزوای اجتماعی شده بود. حمایت اجتماعی، به ویژه از جانب دوستان و همسالان، ممکن است بر ارتقای عزت نفس و خودپنداره آسیب دیدگان بینایی مؤثر باشد. پژوهشگران معتقدند رشد عزت نفس کودکان آسیب دیده بینایی در محیطی میسر می شود که این افراد بتوانند در آن آزادانه و بدون خطر به کاوش گری بپردازند. اعتماد به نفس و باور به توانایی ها نیز بر عزت نفس افراد مؤثر است و کودکان آسیب دیده بینایی باید اوقات فراغت را بیشتر با همسالانشان بگذرانند و از این طریق مهارت هایشان را تقویت کنند. در بعضی کشورها، کودکان آسیب دیده بینایی می توانند در مدارس ویژه این کودکان تحصیل کنند ولی در برخی کشورها، مدارس خاص افراد آسیب دیده بینایی وجود ندارد و این کودکان، تنها می توانند در مدارس عادی و در کنار کودکان فاقد آسیب درس بخوانند. پیش تر گفتیم نتایج یک پژوهش نشان داد عزت نفس نوجوانان آسیب دیده بینایی، بالاتر از نوجوانان فاقد آسیب است. می توان نتیجه این پژوهش را این گونه توجیه کرد که از ۳۱۶ شرکت کننده در پژوهش، ۱۹۸ نفر آسیب دیده بینایی بودند که در مدارس ویژه مشغول به تحصیل بودند و از آنجا که نوجوانان در این مدارس خاص، امکان دوست یابی بیشتری دارند، در نتیجه عزت نفس آنان نیز بالاتر است. برخی پژوهش ها نشان دادند، والدین و معلمان، نقش مهمی در رشد هویت، قضاوت اخلاقی، روابط اجتماعی و رفتار کودکان دارند که همگی بر عزت نفس مؤثرند. در نتیجه می توان گفت والدین و معلمان کودکان و نوجوانان آسیب دیده بینایی، با مطالعه و رفتار صحیح، نقش بسیار مهمی را در شکل گیری و رشد خودپنداره و عزت نفس این افراد ایفا خواهند کرد.

منبع: ماهنامه ی مانا.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 + شش =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *